دنبال عنوان برای این متنم بودم خیلی فک کردم تا اینکه تو مترو بودم
داشتم تو خیالم باهات صحبت میکردم دیدم این حرفام حرف دل برای
کسی که هنوز تو دل هستش.منم اسم عنوان رو گذاشتم:
حرف دل برای ساکن دل
خب دیگه باید قولمو عملی کنم مطلبی رو که قولشو داده بودم برات بزارم
درسته نیستی و نیستم ولی قولم که سرجاشه
فقط تنها مشکلی که دارم نمیدونم از کجا شروع کنم چطوری شروع کنم
خانم اجازه؟از دوست داشتنمون شروع کنم؟!
خیلی دوست دارم خیلیییییییی،بیشتر از دوست داشتنی که نسبت بهت دارم اون حس اعتمادی
رو که نسبت بهت داشتم و دارم رو دوست دارم.
مسیر زندگیمون از هم جدا شد........
بخاطر چی؟!بخاطر چیزی که فک کنم تو آینده بهش فک کنی خودتم تعجب کنی
تو رو نمیدونم ولی من....بگم من چی؟؟؟من دلم برای همه کارامون تنگ میشه شوخیامون
که از بس میخندیدیم اشک میریختیم.روزای قشنگی بود نه؟!
میدونم خیلی دوسم داشتی(هرچند نباید یادت بره که من همیشه یکی بیشتر دوست دارم)
ولی ای کاش اینقد دوسم نداشتی...اگ این دوست داشتن یخورده کمتر بود
شاید به حرفای دوستات و اونایی که فقط میخواستن بینمون جدایی بندازن رو باور نمیکردی
نمیخوام دیگه زیاد بنویسم...فقط حسودیم میشه به کسی که تو قراره برای اون بشی
همه پیاماتم دارم همه رو...البته نه همه همه رو ...میدونی که چرا نمیشد همه رو نگه داشت!!!!
یدونشو فقط میذارم تا یادت بیاد....(آقا؟اجازه؟من عاشق شدم.18 دی ساعت16:51:12 )
راستی قول میدم بازم اولین نفری باشم که تولدتو بهت تبریک میگم
البته اگ مهدی وجود داشت
نبودم خیالت راحت میام به خوابت
مگه میشه که 11 آذر یادم بره
یادته امسال تولدت؟!!!!!
مراقب خودت باش

نظرات شما عزیزان:
سارا 
ساعت14:27---22 بهمن 1391
سارا 
ساعت14:27---22 بهمن 1391
مهسا 
ساعت20:39---19 بهمن 1391
عجب زندگی داشتیم با هم کنار هم با لیلی مجنون با اقا اجازه و خانوم اجازه با دیونه و روانی بودن .. ای کاش زمان به عقب میومد ای کاش روزا دوباره مرور میشد اه چقد دلم شکسته چقد دلم گرفته جالبه وقتی ادم یه اشتباهی میکنه نمیخواد بگه اینکارو کرده چرا ادما همدیگرو باز ی میدن.... چقد تنهام خیلی دلم تورو.........
مهسا 
ساعت12:41---17 بهمن 1391